ترمه ترمه ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

دلبرک مامان و بابا

خاطرات خوب قبل

سلام دختر عزيزم مامان جون بالاخره تصميم گرفتم شروع به نوشتن خاطراتمون كنم . خوب اول از همه يه كم از خاطرات قبليمون تا امروز رو برات مي نويسم بعد قول مي دم هر وقت تونستم بقيه اتفاقات و خاطرات زندگيمونو برات بنويسم تو هم بايد قول بدي وقتي بزرگ شدي و وبلاگتو تحويل گرفتي بقيه خاطراتتو خودت تو وبلاگت ثبت كني .باشه عزيزم ؟ خوب از اينجا شروع مي كنيم : من و بابا حميد روز سوم تير ماه سال 87 كه روز مادر بود با هم عقد كرديم بعد از يك سال در تاريخ 26 خرداد سال 88 با هم ازدواج كرديم . روزي كه فهميديم شما ني ني كوچولو تو دل مامانشه روز23 ارديبهشت سال 91 بود كه روز مادر هم بود . من تو روز مادر فهميدم كه مادر شدم نمي دوني كه چقدر احساس خوبي بود خيلي...
27 شهريور 1391

شروع

دختر خوبم ازتو ممنونم که هستی و با بودنت به من امید زندگی می دهی برای تو می نویسم اما با خود سخن می گویم و به این بهانه شیرین می گویم : دوستت دارم
21 شهريور 1391
1